خرمگس خال تور بدون سیگار در هوا فالش می خواند

متن مرتبط با «بیام در مورد شب یلدا» در سایت خرمگس خال تور بدون سیگار در هوا فالش می خواند نوشته شده است

اولین فیلمی که در سینما دیدم خواهرانِ غریب بود گمانم

  • اینطور روایت شده که وقتی راه آهن به شاهی رسید مردم می دانستند که قرار است با تحولات عظیمی روبرو بشوند. شهر کوچکی چون شاهی که از شهرهای نیمه صنعتی یا حتی صنعتیِ اس, ...ادامه مطلب

  • خاطره در میانه ی حافظه

  • و من به کجا تعلق دارم؟ درونم را استوانه ای مُدَوَر می بینم، بی هیچ توقفی. حال اینکه تصوری، خاطره, ای، عشقی؛ آن را به لرزه در می آوَرَد.  صبح باد می وَزَد روی برگ های صنوبرِ خیابان. با شبنمی روی آسفالت , ...ادامه مطلب

  • از خانه هایی که عوض می کردیم، درهایشان یادم مانده و پله ها

  • پدر یک عینک داشت که شیشه هاش می چرخید. می چرخیدم دورش و عینکش رو نگاه می کردم. وقتی کوچیک بودم کوچیک بودم واسه خودم. قد خودم که شدم یادم می اومدم. عینک رو می گم. یادش می یاد وقتی براش تعریف می کنم. پدر یک کمربند داشت. خوب جنسی بود. می چرخید. روی هوا. مثل عینکش که می چرخید دور چشمش. چشمم می چرخید دنب, ...ادامه مطلب

  • دروازه بان خروجی مناسب انجام می دهد و توپ را توی دروازه خودی قرار می دهد

  • و درِ کشو که باز شد همه سعی کردند نفسشان را حبس کنند و فقط نگاه کنند که این اتفاق مهم زندگی خانم آجرلو به کجا ختم حواهد شد و آیا می شود این گونه قضاوت کرد؟ فقط یک نفر لازم بود تا تعداد شاهدین به حد نصاب برسد. همین حین آقای صفدری ت, ...ادامه مطلب

  • بیا در مورد پراگرسیو راک توضیح بده

  • بشاش روی این قسمت برنامه. هیچ توضیح خاصی هم ندارد. یک نوای آشنا که حدودا حال و روز چند سرخپوست را سوار بر اسب نشان می دهد. عرق روی پیشانی و آفتاب سوختگی. روی گونه ها و پیشانی. یک نقاشی قدیمی روی سنگ. با رنگ های قرمز و زرد. بوی سوختن کاه و زن. بچه های چند ماهه. مرده زیر پستان زن. خفه گی. آفتاب سوختگی روی ران های زن که از چادر بیرون مانده. بدن کودک؟ کبود. سرد شده. ماجرایی باید باشد. چیزی برای توضیح دادن. موضوعی که ارزش شنیدن داشته باشد:تعریف شماره ۱: رایانا سیستم گروهی صنعتی است که به سیستم رضایتمندی مشتری مجهز می باشد و بیش از سه دهه تحربه داردتعریف شماره ۲: شوفاژها در زمستان گرم و در تابستان با توجه به تغییر دمای محیط تغییر دما می دهندتعریف شماره ۳: بشاش روی این قسمت برنامه. هیچ توضیح خاصی هم ندارد. فقط گره کراوات. خفگی. کبودی صورت و یک تابلوی نقاشی با رنگ های آبی و مشکی و سفید.زن تمام سعی اش را می کند حواسش را به چیزی غیر از جنازه  پرت کند. زمین در مدار خود حرکت می کند و با تغییر درجه تابش آفتاب بخش های دیگری هم آفتاب سوخته می شوند. این پروانه کجا خواهد نشست؟ باید ,بیام در مورد شب یلدا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها